کارهای جدید قندکم
قندکم تازگیها خیلی کارا میکنه که مامان بدلیل مشغله ی زیاد و البته شیطون شدن قندک نمی رسه بیاد و وبلاگشو به روز کنه.حالا از کارای جدید و شیرین کاریای قندک می نویسم:
اول از همه بگم که خیلی شیطون و بلا شده و اصلا تحمل تنها بودن و بیکاری رو نداره. دستای خوشکلش همچنان در دهان کوچولو جا داره و تازه پیشرفت هم کرده و جدیدا پاهاشو هم میخوره که فکر میکنم از دستاش خوشمزه تره چون تا پوشکشو باز میکنم به راحتی پاهای نازشو میخوره و دیگه اجازه ی بستن پوشک جدید رو نمی ده و وقتی ناچار پاهاشو میگیرم تا پوشکش کنم صدای کلفتی از ته گلوش به نشانه ی اعتراض در میاره(اهههههههههههههههههه)
از روز 2 آبان غلت زدن رو یاد گرفته و به محض اینکه میزارمش زمین غلت میزنه و دمر میشه و بعد از چند دقیقه حوصلش سر میره و غر میزنه تا بریم و صافش کنیم.
دستای کوچولوشو به طرف صورت آدم میاره و لمست می کنه و با این کارش انگاری بهت میگه دوستت دارم.این کارو معمولا وقتی از خواب پا میشه و یا کسی از بیرون میاد هم به نشانه ی سلام انجام میده.
گنجینه ی اصواتش گسترده تر شده و صداهای جدیدی درمیاره و به ملینا به طور واضحی میگه (آدی)که ملی حسابی کیف میکنه.
تو روروئکش که میزاریمش راه میره و برای خودش پا دراورده و قل قل میزنه به این طرف و اون طرف سرکشی میکنه.
دستاش قدرت بیشتری گرفته و چیزی رو که به دستش میدیم راحتتر از قبل نگه میداره و با دوتا دستاش اونو کنترل میکنه.
غذا خور شده و مامان برای قندک فرنی و حریره ی بادوم درست میکنه و الان روزی 3 الی 4 وعده میخوره. در ضمن سرلاک هم به صورت تنوعی میخوره.کلا علاقه ی زیادی به خوردن داره و سر سفره دیگه غیر قابل کنترل میشه و دوست داره همه چیز رو امتحان کنه و زمانی که نمی تونه به چیزی که میخواد برسه عصبانی شده و جیغ و داد به راه میندازه.
راستی تکه های نون و بیسکویت و سیب هم میخوره.
برای لحظات کوتاهی میتونه بشینه ولی بعداز چند لحظه که کمرش خسته میشه مثل هواپیما سقوط میکنه.
تو حمام آرومه آروم میشه و تازگیها آب بازی رو یاد گرفته و همش میخواد دست به شیر آب بزنه.
چند روز پیش تو بغلم بود و میخواستم برای خودم چایی بریزم و تا میزاشتمش زمین میزد به زیر گریه. ناچار همون جوری که با یه دستم بغلش کرده بودم با دست دیگه استکان رو برداشتم و چای ریختم اومد با دستش حمله کنه و استکان بگیره منم سریع استکان بردم پایین بطور خیلی فرز و تیزی از فرصت استفاده کرد و با پاش یه لقد به استکان زد که خیلی کارش برام جالب بود و کلی خندیدم.
در طی روز هشیارتر از قبلش شده و فقط یکبار میخوابه ولی اگر اون یکبار عمیق و دوساعتی بخوابه حسابی سرحاله.
وقتی بیرون از خونه هستیم اولش خوبه ولی بعداز یکی دوساعت دیگه خسته میشه و چون بازیگوش هم شده و تنها راه خوابیدنش در حال شیرخوردن اون هم در سکوته دیگه هم خودش کلافست و هم مامانی.
تازگیها از بغل مامان به سختی میشه گرفتش و دوست داره همش پیش مامان باشه و گاهی که تو بغل باباست خودشو به سمت مامانی میکشه که البته مامانم حسابی دلش براش غش میره
خلاصه این شیطون بلا خیلی ناز شده و ما همگی عاشق کاراش هستیم.
ذ ر حال حاضر به خاطر اشکالات نرم افزاری متاسفانه نمی تونم عکسای جدید قندک رو بزترم ولی در اولین فرصت عکسای جدیدشو حتما میزارم.