امروز کوروش
پسر عزیزم تقریبا هفت هشت ماهی هست که وبلاگتو به روز نکردم نمی دونم چرا اما خیلی تنبل شدم یه وقتی با شوق و ذوق فراوون میومدم اینجا و از تحولات و تغییراتی که پیش میومد مینوشتم عکسای خوشگلتو میزاشتم اما الان اصلا وقت ندارم بشینم پای کامپیوتر. تو این مدت عزیزکم خیلی عوض شدی خیلی عاقلتر و فهمیده تر از قبل و البته خیلی هدفمند تر از قبل کلاس موسیقی همچنان ادامه داره و دیگه دوره بلز تموم شده و اکرم جون باهات فلوت کار میکنه اولین جلسه که اکرم جون گفت دیگه بلز نیاره و فلوت شروع شده خیلی ذوق زدی و برای همه این اتفاق رو تعریف می کردی تلفنی به عزیز میگفتی و خیلی خوشحال بودی
اکرم جون مربی موسیقی مهربون کوروش
کیک تولدی که بهناز جون دختر عمه گلم درستش کرد و خییییلی هم خوشمزه بود
تصاویر بالا از جشن تولد چهار سالگی کورش بود یه جشن کوچیک خانوادگی ولی خیلی گرم و دوست داشتنی
پسر عزیزم امسال تابستون تو کلاسای خلاقیت هم شرکت کرد و خیلی علاقه نشون داد مربی ازش خیلی راضی بود و میگفت سازه مورد نظر رو بسرعت درست میکنه.الان دیگه همش میگه میخام برم کلاس رباتیک
از اول مهر هم انشالاه مهد کودک شروع میشه و امسال دیگه اگر خدا بخواد کل سال تحصیلی میری مهد
کاردستی های کوروش
آدمک میوه ای کوروش
کوروش و آراد کوچولو پسر بهناز جون که عاشق کوروشیه هر وقت چشمش به کوروش میفته دنبال راه میره میگه نی نی بیا بادی
جشن تولد بابا جون که مهمون عزیز جون بودیم و رفتیم رستوران کوروش شاندیز