کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

قندک مامان

دلیل شادی و خنده ی من

1393/5/17 7:26
633 بازدید
اشتراک گذاری

گلگلکم این داستان سوال کردنات هنوز ادامه داره و کلی سوژه شده برای بوسیدن و آغوش گرفتنت بزار تا بگم

چند روز پیش تو ماشین بودیم  معمولا بعد از طی مسافتی شما حوصله ات از تو صندلی خودت بودن سرمیره و میای وسط دو تا صندلیای جلو وایستاده و ددددد برقص و آواز و بابا کرم و دوستت دارم ..........جشن آهنگ بابا کرم رو تقریبا چهار پنج باری تکراری درخواست میدی  و اگه بهت بگیم نه جیغ و داد و هوار ......عصبانی خلاصه وقتی حسابی باباکرمتو خوندی و رقصیدی خسته میشی و روی کنسول نشسته بازم مثل همیشه بعد کم کم و موذیانه میای جلو تا خودتو به بغل من برسونی بغل وقتی هم میای جلو بازم طبق معمول همیشه دست به همه چیز میزنی برف پاکن و چراغای راهنما و دکمه های جلوی ماشین و تازگیای قسمت فندکم کشف کردیبدبو بابایی دیگه دادش در میاد که بچه دیگه دست به اینا نزن و ....... برای همین هر وقت میری بغلش برای رانندگی اخراج میشی چون به قول بابا ملی خیلی بچه ی خوبی بود و فقط رانندگیشو میکرد ولی شما دست به همه چیز میزنی و حواس بابایی پرت میشه خلاصه بعد از کنجکاوی ها کم کم خسته میشی و تو بغل من لم میدی و بیرونو تماشا میکنی اینا همیشگی و دایمیه اما اون روز که میگم ماجرا داشت

قضیه این بود که ما برای خرید کفش اسپرت برای ملینا و تعمیر هلیکوپترش دوباره عازم خیابون سعدی شدیم و راه زیادی رو طی کردیم در مسیر برگشت تو ترافیک و کوچه های تنگ و تونگ اطراف حرم گیر کردیم شما خسته تو بغلم لم داده بودی و بیرونو تماشا می کردی  بی حوصله

در همین حین من توجه ام به یه مغازه ای جلب شد که پشت ویترین مغازه کلی صابون مراغه ای و شوینده های قدیمی بود و برام جالب بود گفتم:اااا صابون مراغه چه جالب!!!!!!!!! شما که لم داده بودی از جات مثل تیله پریدی و در حالی که با کنجکاوی بیرونو نگاه میکیردی گفتی: کووووووو ببینیم صابون مراغه؟ مامان دون کجاست؟ سوال

منو و بابایی و ملی رو میگی:قه قهه بمب خنده تو ماشین ترکید ول کنم نبودی هی پشت سرتو نگاه می کردی تا ببینی بی حوصلهمتنظر

چند لحظه ای گذشت که موبایل بابایی زنگ زد و دوستش باهاش کار داشت باز سوالای جنابعالی شروع شد" مامان دون کیه؟

مامان:دوست باباییه پسرم؟

کوروش: مامان دون ببینمش؟دوداست دوست بابا دون؟

مامان:عزیزم خونشونه داره با بابایی حرف میزنه کارش داره

کوروش:دوست باباست؟خب ببینمش!

بازم خنده ی ما رو درآوردیخنده

لحظه ای بعد گوشیمو گرفتی و مشغول تماشای فیلمای اون شدی یکی از ویدیو ها مربوط بود به دوست من و پسرای گلش همینجور که مشغول تماشا بودی انگار چهره ی دوستم برات ناشناس اومد

کوروش:مامان دون این کیه؟(در حالی که انگشت کوچولوتو گذاشته بودی روی دوستم)

مامان:دوست منه مامانی

کوروش:کیه؟

مامان:خاله لیلا دوستم

کوروش :ببینمش؟

مامان:تهرانه پسرم خاله لیلا که سامان داره با پسرش دوست شدی بازی کردی یادته؟

کوروش درحال فکر کردن و بعدش:eeeeeeeeeeeeeeeeeeehhhhhhhhhhhhhhhh ببینمش سامانووووووو

بازم ما از خنده غش کردیم

و اینگونه بود که بعد از یه مشهد گردی طولانی و خسته شدن تو خیابونای شلوغ اطراف حرم و گیر کردن تو کوچه های یکطرفه ی باریک و پر از استرس تو به طور کاملا طبیعی همه رو شارژ کردی و خستگی از تنمون زدودی

دوستت دارم عشقم بوسمحبت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

رومینا
22 مرداد 93 12:54
از دست تو کوروش جونم کلی خندیدم . دلن میخواد کلی بچلونمت . ببوسمت
مامان ملی و کوروش
پاسخ
مرسی خاله جون الهی لبات همیشه خندون باشه
رومینا
1 شهریور 93 23:13
سلام محبوبه جون خوبی؟ ملینا جون و کوروش جون خوب هستن . خبری ازتون نیست . کجاید؟ دلمون برای شیرین زبونی کوروش جون تنگ شده هر جا هستید دلتون شاد باشه .
مامان ملی و کوروش
پاسخ
سلام مهربانو خوبی؟ ما خوبیم فقط درگیر کلاسای تابستونی ملی هستم ممنونم به یاد مایی دوست خوبم کاش نزدیک هم بودیم
♥مرجان مامان آران و باران♥
5 شهریور 93 1:45
عزیز دلم نازییییییییییییییی فدای تو و حرف زدنت کوچولوی نازززززززززززز
مامان ملی و کوروش
پاسخ
ملسی خاله مرجان مهربونم دوستت دارم
مامان مهراد
6 شهریور 93 10:12
ملینا جون روزت مبارک...... کوروش جونی ماشاله خیلی شیرین زبونی ناناسی پسر
مامان ملی و کوروش
پاسخ
ممنونم مهری جون خیلی محبت کردی
رومینا
14 شهریور 93 23:33
مامان جون چرا نیستی واقعا نگران شدم . هر روز میام ببینم اپ شدید ولی خبری ازتون نیست دلمون برای ملینا جون و کوروش خان تنگ شده دلمون برای شیرین زبونیش تنگ شده زودی بیایید . امیدوارم که هر جا هستید بهتون خوش بگذره . اهنگ وبلاگتون هم خیلی زیباست
مامان ملی و کوروش
پاسخ
ببخشیدعزیزم بخدا رم ریدر خرابه منم تنبلی کردم نبردمش درستش کنم ولی به زودی درستش میکنم وبا عکسای جدید میام ممنونم به فکر ما بودی دوست خوبم کاش نزدیک هم بودیم و میتونستیم دوستای خوبی برای هم باشیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قندک مامان می باشد