کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

قندک مامان

عکس از تهران و شمال_اسباب کشی _یه مامان گرفتار

1392/6/13 16:20
4,527 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل گلم _پسمل گلم سلام به روی ماهتونقلباین روزا مامان خیلی کم میاد تو اینترنت و وبلاگتون رو به روز میکنه چون مامانی حسابی گرفتارهنگراناسترسآخه از وقتی برگشتیم مشهد دنبال خونه بودیم و بعدشم که باید اسباب اثاثیه رو جمع میکردم تا زودتر بریم خونه ی جدیدوقت تمامآخه خونه ی خودمون هنوز آماده نشده و باید یه سال بریم تو یه خونه ی اجاره ای تا ایشالا خونه ی خودمون آماده بشهخیال باطلخلاصه بعد از کلی گشتن دنبال یه خونه ی مناسب بالاخره من و بابایی یه خونه ی خوب پیدا کردیم فقط تنها ایرادش اینه که طبقه ی 4 بدون آسانسورهاوهولی خب تو خونه خیلی مرتب و خوبه و از خونه ی قبلی بزرگتره که ارزش دارهلبخندحالا قراره اگه خدا بخواد جمعه اسباب  ببریملبخند یکی دو روزه که مشغول تمیز کردن و بردن مقداری اسباب هستیم و من خیلی گرفتارم و نمی تونم زیاد بیاد و عکسای گلگلکامو بزارمافسوسالان که کوروش خوابید گفتم بیام و یکمی عکس بزارم آخه بعد از اسباب کشی هم ممکنه تا وصل شدن مجدد اینترنت نتونم بیام و وبلاگتونو به روز کنمچشمکحالا بریم عکسای عشقای منو ببینیم:

اول عکسای باقی مونده از سفر شمال:

ککوروش برای بار اول بلال می خوره

ک

ساحل سی سنگان برای خوردن ناهار وایستادیم کوروش و ملینا حسابی ماسه بازی کردن

 

ک

بابایی داره ماهی هایی که از محمودآباد خریدیم رو کباب میکنهخوشمزه

 

ک

 

ک

ک

کوروش بادبزن بابایی رو به زور گرفته و بهش نمی دهخنثی

 

ک

ک

ملینا خانوم تا لب آب می رفت و فرار می کرد

 

ک

ک

کوروش خوشحال روی ماسه ها بدو بدو میکنه و ذوق میزنه

 

ک

قلعه ی ماسه ای رو  خراب کرد

 

ک

حالا با پا لهش میکنه

 

ک

دوباره با دست

 

 ک

حالا ملینا هم به جمع خراب کارا می پیونده

 

ک

ماسه ها رو روی سرش میریزه

 

ک

کوروش کله فرفری

 

ک

ک

ک          ک

کوروش بعد از یه عالمه آب تنی و ماسه بازی از حموم برگشته و از شدت خستگی بیهوش شد

 

ک

دخمل گلم تو حیاط ویلا با بابایی جوجه کباب درست میکنن

 

ک

جواهرده منطقه ی صفارود کوروش بازم ریلکس شده و لالا کرده

 

ک

ک

بابای شیطون خودشو انداخته وسط عکس دخی

 

ک

ک

ک

ک

 

 ک

ک

عجب طبیعت زیبایی البته ملی خانونم زیباترش کرده

 

ک

 

ک

ک

ملی و مامانی تو جنگلا شیر شدن!نیشخند

 

ک

این عکس خوشگلم ملینا خانوم ازمون گرفته فقط نمی دونم چرا بابایی انقدر اخمو شدهعصبانی

 

ک

ک                 ک

ک

شهربازی تله کابین رامسر -مامانی و بابایی هم از فرصت استفاده کردن و سوار فنجون شدنخجالت

 

ک

خوش تیپ مامان

 

ک

اینم شیطون بلای مامان که نمی زاره ازش عکس بندازم و یه عکس یواشکی

 

ک

کوروش بلا تو ماشین از در و دیوار بالا میره و مامان این شکلی میشه=کلافه

 

ک

بازم جواهرده(صفا رود)

 

ک

ک

بازم کوروش تو طبیعت ریلکس شد

 

ک

کوروش با بادبزن کوچولوش

 

ک

اینم یه عکس هنری از مامان عکاساز خود راضی

 

ک

و یکی دیگه

 

ک

تو راه تهران تو جاده چالوس ملی پاهاش یخ کرد انقدر که آب رودخونه سرد بود

 

کو یه عکس دیگه از ملینا

خیلی زیاد شد فکر کنم بهتره عکسای تهران رو تو پست بعدی بزارم معلوم نیست کی بیام و دوباره عکس بزارم فقط امیدوارم این اسباب کشی به خوبی و خوشی تموم شه تا من یه نفس راحت بکشم. عزیزای مامان فعلا خدانگهدار تا پست بعدیبای بای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

هلیا دخمل خوشگل
15 شهریور 92 15:34
امیدوارم حسابی خوش گذشته باشه بهتون کوروش جون خیلی ماه شدی خاله
ملیسا جونمو ببوس


مرسی عزیزم من اومدم عکسای دخمل نازتو دیدم ولی متاسفانه نتونستم نظرمو بزارم،قربون عروس گلم برم خیلی ماهه بخدا،بوس برای هلیا گلی
رومينا
18 شهریور 92 11:17
من فقط عكسها رو ديدم وقت كم بود نتونستم متن رو بخونم ولي از ديدن عكسها خيلي لذت بردم زودي بر ميگردم ميام ميخونم ملينا جون و كوروش جونم رو ببوسيد


مرسی عزیزم
مامان ایلیا
24 شهریور 92 13:54
چه عکس نابیه اون بلال 2نفره.همه عکسا خوشگل شدن ولی اون یه چیز دیگه است.همیشه به سفر و خوشی باشید


آره موافقم زینب جون خیلی هنری شده
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قندک مامان می باشد