کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

قندک مامان

جشن دندونی

1392/2/16 10:03
12,035 بازدید
اشتراک گذاری

جشن دندونی

سلام من اومدم بعد از یک هفته غیبتچشمکتو هفته ی گذشته مامانی حسابی مشغول بود آخه داشت برای جشن دندونی من کارای خوب خوب می کردلبخنددرست کردن تزیینات جشن و درست کردن گیفتها و گرفتن اطلاعات برای پختن آش و اووووه یه عالمه کارای دیگه اوهخلاصه بعد از یک هفته بدو بدو بالاخره جشن دندونی من برگزار شد. خیلی عالی بود و همه چیز خوب از کار دراومد از خود راضیمنم پسر خوبی بودم و با مامان همکاری کردم تا مشکلی پیش نیاد.حالا عکسا:

 

                                         تزیینات

جشن دندونیجشن دندونی                    جشن دندونی

جشن دندونیجشن دندونیجشن دندونیجشن دندونیجشن دندونیجشن دندونیجشن دندونیجشن دندونیجشن دندونی

 

                              میز شام

جشن دندونیجشن دندونی

 

                                  آش دندونی

جشن دندونی

 

                      کشک بادمجان

جشن دندونی

 

                                  دسر و نوشیدنی ها

جشن دندونیجشن دندونیجشن دندونیجشن دندونی

حلوای خوشمزه که عزیزجون درست کرده بود

 

جشن دندونی

 

جشن دندونی

این کیک دندونی رو مامانی خودش برام درست کردخجالت

 

جشن دندونی

جشن دندونی

جشن دندونی

بفرمایید آَشخوشمزه

جشن دندونیجشن دندونی

بچه ها در حال نشون دادن دندوناشوننیشخند

جشن دندونی

کادوهای مهمونای عزیزی که ما رو خجالت دادنخجالت

جشن دندونی

جشن دندونی

گیفت هایی که مامانی خودش تنهایی برام درست کرد

جشن دندونی

اینم آلبوم عکسام که مامانی برای نوشتن یادگاری آماده اش کرده

جشن دندونیجشن دندونیجشن دندونی

جشن دندونی

کادوی مامانی و بابایی

جشن دندونی

کادوی زن عمو راضیه

جشن دندونی

کادوی زن عمو فرشته

جشن دندونی

کادوی زن عمو شراره

جشن دندونی

کادوی صالحه جون دوست خواهر جونی

جشن دندونی

کادوی زن عمو آتنا و عمو مسعود

جشن دندونی

کادوی مادر جون

جشن دندونی

کادوی عمو میلاد

جشن دندونی

کادوی عمو میلاد برای خواهر جونی

 

عزیزجون و خاله فاطی هم بهم پول دادن که رفت توی قلکمچشمکخواهر جونم برام یه مسواک خوشگل خرید که مامانی یادش رفت ازش عکس بگیره بعدا عکسشو میزارهنیشخند

 

راستی یه خبر خوب دیگه هورابالاخره سربازی عمو میلادم تموم شد و دقیقا رئز جشن من عمو برگشت پیشمون عمو جون مبارک باشه ایشالا دامادیتخنده

جشن دندونیجشن دندونی

کوروش:عمو چقدر سوختی طفلک عموجونم سر مرز چی کشیدهافسوس

جشن دندونی

خلاصه شب خیلی خوبی بود همه چیز عالی و کامل بود الا یه چیز که کمبودش خیلی احساس میشد اونم وجود نازنین عزیز مهربونم و خاله های گلم بود که مامانی خیلی دوست داشت که اونا هم تو جشن ما شریک میشدنناراحتچه میشه کرد تقدیر و سرنوشت این جوری رقم خورده ایشالا برای تولدم بیان و پیش ما باشنقلب

 راستی دندون دوم در راهههورادیگه راستی راستی دارم به جمع کباب خورا میپیوندم

این بود گزارش جشن دندونی من که برای ثبت خاطراتم مامان جونم و بابا جونم زحمتشو کشیدند فعلا با اجازه بای بایبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مرجان مامان آران
16 اردیبهشت 92 12:13
واييييي چه جشني خيلي خوشگلههه خسته نباشي دستتون درد نكنهههههههههههههه همه چيز عالي و خوشگل
كادوهاتم مبارك خوشگلمممممممممم




ممنون خاله مرجان بووووووووس
رومینا
17 اردیبهشت 92 12:07
کوروش عزیزم جشن دندونیت مبارک . مامانی ممنون خیلی زحمت کشیده بودی خیلی هم با سلیقه بودیاااااااااااااااااااااااااااااا خسته نباشید


ممنون رومینا جون باسلیقه گی از خودتونه خانوم

رادوین جونمو ببوس
زهره جون
21 اردیبهشت 92 16:06
مبارکه مروارید کوچولوهات کوروش خاله ..
مامانش چه کردی . دستت درد نکنه مامان هنرمند .. چه کیک مامان سازی شده افرین



مرسی خاله جون
به هنرمندی های شما که نمی رسه خانوم
خاله آزی
27 اردیبهشت 92 19:01
قربونت برم من کولووووچه ی خوشمزه ی خودم ایشالا میام تولدت جبران میکنم عشق خاله قربون اون دندونای تیزت برم من


منتظرتم خاله جون بوسسسس
سپیده
4 خرداد 93 17:32
مامان ملی و کوروش
پاسخ
خودت گلی عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قندک مامان می باشد