اولین سفر نوروزی من2
سلام سلام صدتا سلام توی این پست مامانی عکسای هفته ی دوم سفرمون رو برام می زاره با هم می بینیم:
بالاخره رسیدیم خونه ی عزیز خوبم تو اتاق آزی طبق معمول دارم از در و دیوار بالا میرم
بفرمایید ماست
من و خاله ی مهربونم
تیپ زدم بریم عید دیدنی دایی حمید
خونه ی عمو مهدی بازم رفته بودم عید دیدنی
عروسی مهران پسر عمه ی مامانی و پسر خاله ی بابایی
بازم تیپ زدم برم مهمونی چه حالی می کنم همش ددر
اینجا هم رفته بودیم پارک لاله ی تهران بابایی منو برد جای وسیله های بازی و حسابی بازی کردم ول کن نبودم
پارک چیتگر روز دوازدهم-ما به جای سیزده بدر رفتیم دوازده بدر
بابایی بازم داره سیخ سیخی می کنه
من - مامان - خاله آزیاین برای خاله جونم بود
هوا خیلی گرم شد مامانی هم منو لخت کرد
بازم تو هوای پاک لالا کردم
روز سیزده ما برگشتیم مشهد من و ملینا جون تو ماشین داریم شیطونی می کنیم
تا پست بعد بای بای