آخخخخخخخخخخخخخخخ جونمی نتمون وصل شد
سلام پسرم عشقم نفسم امروز بالاخره بعد از تقریبا 5 ماه دوری از نت نتمون وصل شد و من خیلی خوشحالمتو این 5 ماهه خیلی بهم سخت گذشت آخه عادت کرده بودم بیام اینجا و از خاطرات شما و خواهر جونی بنویسم عکسای خوشگلتونو بزارم به دوستای خوبتون سر بزنم و .................... خلاصه خیلی سخت بود دوری از همه ی اینا و چاره ای نبود آخه بعد از اسباب کشی خط تلفن جدید امکانات اینترنت نداشت و از طرفی چون ما موقتی اینجا هستیم و چندماه دیگه قرار ایشالا به خونه ی خودمون بریم نمی شد که برای اینترنت وایمکس اقدام کنیم ولی سرانجام بابایی تصمیم گرفت برامون وایمکس بگیره و دیگه شاتل رو بی خیال شدیممحمد جونم دستت درد نکنه خیلی دوستت دارم
حالا بعد از 5 ماه اومدم اول از همه یه پست بزارم و برگشتنمون رو خبر بدم تا ایشالا تو پستای بعد عکسا و خاطراتتون رو بزارمتو این مدت پسر خوشگلم خیلی تغییر کرده خیلی پیشرفت کرده و کارای جدید جدید میکنه که من همشونو نوشتم تا بتونم تو وبلاگش وارد کنم
از همین جا به دوستای خوبم سلام می کنم و از همه ی اونایی که جویای حالمون بودن و برامون کامنت گذاشتن ممنونم و به زودی حتما میام تو وبلاگ تک تک شما تا نی نی های گلتونو ببینم