اولین شهربازی
چهارشنبه مامانی تصمیم گرفت خواهر جونمو ببره کلوپ پاندا تا بعد از یه هفته تلاش و درس خوندن تفریح کنه و سرحال بشه ما رفتیم کلوپ و ملینا جون برای خودش می چرخید و من و مامانی روی صندلی نشسته بودیم که مامان با خودش فکر کرد منو ببره قسمت مخصوص 1تا3ساله ها تا من تماشا کنم و سرم گرم بشه. همین جور که مشغول تماشا بودم و گاهی دست و پا میزدم و ذوق میکردم خاله ی مهربون اومد جلو و به مامانی گفت می خواد بیاد داخل؟مامان:نمی دونم الان مناسب سنش هست یا نه ولی بدم نمی یاد امتحان کنم ببینم خوشش میاد یا نه؟!منم قند تو دلم آب شد ولی یکمی گیج بودم
اولین بازی تو کلوپ پاندا تجربه ی جالبی بود بیشتر در حال کشف و بررسی محل بود و وسایل اونجا چون جدید بود برام غریبه بود ولی بدم نیومد و برای آشنایی اولیه خوب بوداز حالا به بعد منم با ملینا تو کلوپ پاندا خوش می گذرونم و می خوام عضو کلوپ بشم
ا
عکسای بالا هم مربوط به بخور بخور بعد از کلوپه که به پیشنهاد خواهر جونی رفتیم کباب ترکی نشاط جاتون خالی خیلی غذاش خوب بود البته به من فقط نون باگتی و بوی کباب ترکی رسید که اونم با دست و پا زدن فراوون تونستم بهش برسمعیبی نداره ایشالا وقتی بزرگتر شدم و آقا شدم برای منم می خرن و منم یه روزی کباب ترکی می خورم