یه پست پر از عکس
سلام قندعسلممدتیه که نتونستم عکسای نازتو برات بزرام الان اومدم تا جبران کنم پس بیمعطلی بریم رو تصاویر:
این عکس تقریبا ماه گذشته بود که بردمت آرایشگاه گوگولی تا موهاتو مرتب کنیم.این دفعه از قبل خیلی بهتر همکاری کردی و مثل آقاها نشستی آقای آرایشگرم عاشق رفتار و فیگورت شده بود و دوساعت با موهات وررفت انگار دامادت میکرد
بعداز کوتاهی موهات رفتیم دنبال خواهری تا از کلاس بیاریمش
این فیگور داستان داره ماجرا از این قراره که شما با شنیدن صدای آهنگ ماشین بازیافت طبق معمول 20سوالی هات شروع میشه چی بو؟کجا بود؟منم بردمت پشت پنجره تا ببینی و برات تعریف کردم که این آقایان محترم مامور بازیافتن و دارن زباله خشک جمع میکنن با دقت نگاه کردی و بعد از رفتنشون گذاشتمت زمین سریعا دویدی بسمت آشپزخونه و کیسه زباله خشک رو برداشتی گذاشتی پشت ماشینت و دکمه آهنگشم زدی که از قضا آهنگش دقیقا شبیه ماشین بازیافت بود داشتی اداشون درمیاوردی انگار همه مسایل اطراف برات امتحان زندگی هستن دیدن این صحنه ها برای مادر لذت بخشه و طبق معمول منم زود عکس انداختم
عاشق گوش دادن بصدای قلب مامانه هستی ازت میپرسم کورش قلبم چی بهت میگه؟میگی: تاپ تاپ دوستت دارم
اینم تفنگی که ترکید!البته بدم نیومد چون از اسباب بازیایی که خشونت آمیزن بدم میاد
پیشی ما لالا کرده
عکسی که روز عروسی ازت گرفتم و قول داده بودم بزارم
تازگیا تا میخوام ازت عکس بگیرم فیگور میگیری اینجام خودتو لوس کردی
این سوژه عکس هم خودت انتخاب کردی و اصرار داشتی ازت در این حالت عکس بگیرم
در محل کلاس زبان خواهری
عاشق نشستن رو سقف ماشین در این مواقع بابایی اینجوری میشه
عاشق بیرون کردن سر مبارک از پنجره ماشین
اینم وسیله مورد علاقه ت
اینم هندونه خوردن کثیف
روز اول مهر ملی رو بردیم مدرسه شما رضایت ندادی بریم خونه تو حیاط یه تکه چوب گیر اوردی مشغول بازی شدی
اینجام از دکتر اومده بودیم یه آمپول زدی و بیحالی دکتر گفته بود تا1ساعت نباید چیزی بخوری ولی اصرار داشتی آبمیوه بخوری با ملی سرگرمت کردیم تا بهانه نگیری
تولد باباجون
کورش وباباجونی
بعد از تولد و رقص فراون حسابی شاژ بودی لپات گل انداخته بود
بازم عکس دارم ولی الان خسته شدی نمیزاری پشت کامپوتر باشم پس بقیه ش باشه پست بعدی