کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

قندک مامان

مهرماه 94

1394/8/19 17:40
1,056 بازدید
اشتراک گذاری

مهرماه همیشه برای من یادآور روزای خوب کودکی بوده روزایی که بدون دغدغه های امروزه برای خودم کتاب و دفتر جلد می کردم روی برگهای خشک پاییزی قدم میزدم و از شنیدن صدای خش خش اونا لذت میبردم زیر بارونهای گاه و بیگاه پاییزی خیس میشدم

ک

 

مهرماه امسال با سالهای گذشته برای ما متفاوت بود چون کوروش هم به جمع پژوهنده های کوچک پیوست و وارد فضای جدیدی از زندگی شد

 

ک

 

روزای اول خیلی سخت محیط جدید رو قبول می کرد و اصلا تمایلی به مهد رفتن نداشتتو عکسای پایین کاملا چره ش نشون میده که دوست نداره بره داخل ساختمان و همونجا جلوی در می نشست

 

ک

ک

 

اینجا آقا کوروش همراه دوستاش دارن میرن اردو اولین اردوی زندگی پسرم . برای تماشای نمایش قلقلی میرفتن و کوروش از سوار اتوبوس شدن خیلی لذت میبرد و هیجان داشت

ک

ک

 

بعد از یه اردوی جانانه خسته و کوفته نرسیده به منزل تو ماشین خوابید و حتی از زور خستگی نتونستچاشتشو بخوره

 

ک

 

 

و اما پس از تلاشهای بی وقفه مامانی کوروش با پای خودش و با رضایت کامل داره میره مهد کودک البته ناگفته نماند اینجا مرحله سوم پذیرش هست یعنی زمانی که بهمراه من وارد کلاس شد و پس از دقایقی من ازش خداحافظی میکنم و میرم

 

ک

 

ک

 

ک

شله زرد نذری روز تاسوعا کوروش زحمت کشید و برامون گرفت. البته بعدشم به هیچکی نمی داد و میگفت مال خودمه

 

 

 

 

ک

 

اولین جمعه ی مهر ماه بهمراه همسایه های عزیز خونه قبلی یعنی مامان و بابای آلاله جون رفتیم جاغرق خیلی هوا عالی و طبیعت زیبا بود

ک

ک

ک

 

ک

 

تولد بابا محمد روز 8 مهر ماه البته چهل سالگی بابایی بود که دوست داشتم براش جشن مفصلی بگیرم اما نشد غمگین

ک

 

ک/

 

جشن تولد نیایش

ک

ک

 

این بود رویدادهای مهر ماه تا بعد بدرورد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قندک مامان می باشد